هنر غدیریه سرایی و غدیریه خوانی که از زمان اتفاق غدیرخم آغاز شده است، به سرودن شعر و خواندن آوازهایی با موضوع غدیر و روایت امامت امیرالمومنین علی (ع) اشاره دارد. البته ناگفته نماند و در تاریخ نیز آورده شده است که اعراب هنگام مراسم حج و طواف کعبه در مکه سرودهایی را میخوانده اند؛ این هنر پس از واقعه غدیرخم در میان شیعیان و هنگام اتفاقات ویژه رواج پیدا میکند و بعدها این سرایش شعر به همراه آواز مرسوم میشود.
هنر غدیریه خوانی و غدیریه سرایی درمیان ایرانیان، چهارقرن پس از واقعه غدیر خم رایج میشود. در شاهکار بی مانند علامه امینی نیز به نام «الغدیر»، گزارش جامعی از غدیریههای عهد پیامبراکرم (ص) ارائه شده که نشان از اوج گیری این هنر داشته است.
البته ناگفته نماند سوای غدیریههای عربی و پارسی، بعدها غدیریههایی هم به زبان ترکی در جوامع مسلمان به وجود آمد؛ با این همه، ادبیات آیینی غدیر و همچنین موسیقی آیینی غدیر در ایران آن چنان که باید، مورد توجه قرار نگرفته است. گرچه شاعران عصر حاضر، شکسته بسته به غدیریه سرایی گوشه چشمی نشان داده اند، هنر غدیریه خوانی تا حد اضمحلال پیش رفته و به نابودی گراییده است.
نخستین غدیریههای پارسی مربوط به کسایی مروزی و دقیقی توسی در قرن چهارم است. همچنین در قرن پنجم، منوچهری دامغانی، خواجه عبدا... انصاری، ناصرخسرو قبادیانی، ابوالمفاخر رازی غدیریه میسروده اند؛ از غدیریه سرایان قرن ششم نیز میتوان سنایی غزنوی، ابولمعالی رازی، ادیب صابر ترمذی، قوامی رازی، سوزنی سمرقندی، فریدالدین عطار نیشابوری را نام برد.
مولوی، بابا افضل کاشانی و سعدی، غدیریه سرایان قرن هفتم هستند و در قرن هشتم ابن یمین فریومدی، شاه نعمت ا... ولی، مولانا لطف ا... نیشابوری، مولانا کاشی، نصرت رازی، حمزه ورامینی غدیریه سرایی کرده اند.
در قرن نهم غدیریه سرایان برجسته، ابن حسام خوسفی، واعظ قاینی، آذری توسی هستند. در قرن دهم بابا فغانی شیرازی، نثاری تونی، سائل کاشانی، خواند میر، ملا حسین واعظ کاشفی، مولانا نظام استرآبادی، اهلی شیرازی و وحشی بافقی غدیریه سروده اند.
در قرن یازدهم هجری نظیری نیشابوری، علی نقی کمره ای، شفایی اصفهانی، فیاض لاهیجی، ناظم هروی، میر سند کاشی، صائب تبریزی، محمد طاهر قمی، نجیب کاشانی و تأثیر تبریزی به غدیریه سرایی پرداخته اند.
از قرن دوازدهم به بعد، تعداد شاعران فزونی میگیرد که در این مقال و مجال نمیگنجد، اما همه این نامها نشان از روزهای اوج این هنر فراموش شده دارند؛ هنری که بیش از هر چیزی در آیین و آداب شیعی ریشه گرفته است.
برای اثبات این مهم در ادامه خوب است به شعری از حمزه کوچک ورامینی اشاره کنم که در شعر غدیریه اش به سوره معارج که در توبیخ معاندان و منکران غدیر است، اشاره رمز آلودی دارد:
غدیر خم به یاد آور که شخصی
هلاک خویشتن اندر دعا گفت
تو این معنی طلب کن در معارج
عذاب واقع از بهر هوا گفت
همراه با شاعران پارسی سرای ایرانی، شاعران بومی در اقوام ترک، ترکمن، کرد، لر، بلوچ، قشقایی، تات، کرمانج، بختیاری، گیلک، مازندرانی، تالشی و عرب ایرانی نیز به سرایش غدیریه پرداخته اند و اشعاری را پدید آورده اند که سبب ماندگاری هنر غدیریه خوانی در این اقوام شده است؛ مانند شعر جعفر قلی کرمانج در خراسان که براساس باور هم زمانی نوروز کهن و وقوع غدیر در این روز چنین سروده است:
هات نوروزا سلطانی شیعه له خِستو دهل
وه رکت گولا رنگ به رنگ هم بنفشه په سونبول
رونشت جناب علی له سه ر تختی خلافت
معنی:
آمده نوروز سلطانیای شیعه خسته دل
سرزده مانند بهار گلهای رنگ رنگ بنفشه و سنبل
تا (برگزیده شدن علی (ع) به امامت) و تکیه زد بر تخت خلافت.
در گذشته این غدیریهها را در میان اقوام با آواز یا به همراه سازهای بومی، چون دف، دوتار، تنبور، عود، نی و قوپوز میخواندند، اما رسانه ملی تاکنون از این هنر زیبای مذهبی اقوام کمتر استفاده کرده و به آن پرداخته است؛ همین است که ما امروز با مشکلی به بزرگی از یاد رفتن و فراموش شدن هنر غدیریه خوانی روبه رو شده ایم.